به کلبه ی کوچک من خوش آمدید
به کلبه ی کوچک من خوش آمدید
گلچین شده از همه چیز
نوشته شده در تاريخ برچسب:عشق به پدر, توسط اسماعیل |
پدری دست بر شانه پسر گذاشت و از او پرسید:فکر می کنی ،تو میتوانی مرا بزنی یا من تو را؟

پسر جواب داد:من میزنم

پدر ناباورانه دوباره سوال را تکرار کرد ولی باز همان جواب را شنید

پدر با ناراحتی از کنار پسر رد شد

بعد از چند قدم دوباره سوال را تکرار کرد تا شاید جوابی بهتر بشنود.

پسرم من میزنم یا تو؟

این بار پسر جواب داد شما میزنی.

پدر گفت چرا دوبار اول این را نگفتی؟

پسر جواب داد تا وقتی دست شما روی شانه من بود عالم را حریف بودم ولی وقتی دست

از شانه ام کشیدی توانم را با خود بردی . . .

 


.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.